تفسير نمونه ج : 27ص :367
( 108 )سوره كوثر اين سوره در مكه نازل شده و داراى 3 آيه است
تفسير نمونه ج : 27ص :368
محتوى و فضيلت سوره كوثر
مشهور اين است كه اين سوره در مكه نازل شده است ولى بعضى احتمال مدنى بودن آن را دادهاند ، اين احتمال نيز داده شده است كه اين سوره دو بار نازل شده يكبار در مكه و بار ديگرى در مدينه ، ولى رواياتى كه در شان نزول اين سوره وارد شده ، قول مشهور را كه اين سوره مكى است تاييد مىكند .
در شان نزول اين سوره مىخوانيم : عاص بن وائل كه از سران مشركان بود ، پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات كرد ، و مدتى با حضرت گفتگو نمود ، گروهى از سران قريش در مسجد نشسته بودند و اين منظره را از دور مشاهده كردند ، هنگامى كه عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند:با كه صحبت مىكردى ؟ گفت : با اين مرد ابتر ! اين تعبير را به خاطر اين انتخاب كرد كه عبد الله پسر پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) از دنيا رفته بود ، و عرب كسى را كه پسر نداشت ابتر ( يعنى بلا عقب ) مىناميد ، و لذا قريش اين نام را بعد از فوت پسر پيغمبر براى حضرت انتخاب كرده بود ( سوره فوق نازل شد و پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) را به نعمتهاى بسيار و كوثر بشارت داد ، و دشمنان او را ابتر خواند
توضيح اينكه : پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) دو فرزند پسر از بانوى اسلام خديجه داشت:يكى قاسم و ديگرى طاهر كه او را عبد الله نيز مىناميدند ، و اين هر دو در مكه از دنيا رفتند ، و پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) فاقد فرزند پسر شد ، اين موضوع زبان بدخواهان قريش را گشود ، و كلمه ابتر را براى حضرتش انتخاب
تفسير نمونه ج : 27ص : 369
كردند.
آنها طبق سنت خود براى فرزند پسر اهميت فوق العادهاى قائل بودند ، او را تداومبخش برنامههاى پدر مىشمردند ، بعد از اين ماجرا آنها فكر مىكردند با رحلت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) برنامههاى او به خاطر نداشتن فرزند ذكور تعطيل خواهد شد و خوشحال بودند .
قرآن مجيد نازل شد و بطرز اعجازآميزى در اين سوره به آنها پاسخ گفت ، و خبر داد كه دشمنان او ابتر خواهند بود ، و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد ، بشارتى كه در اين سوره داده شده از يكسو ضربهاى بود بر اميدهاى دشمنان اسلام ، و از سوى ديگر تسلى خاطرى بود به رسول الله (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) كه بعد از شنيدن اين لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاكش غمگين و مكدر شده بود.
در فضيلت تلاوت اين سوره در حديثى ( از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) آمده است : من قرأها سقاه الله من انهار الجنة ، و اعطى من الاجر بعدد كل قربان قربه العباد فى يوم عيد ، و يقربون من اهل الكتاب و المشركين : هر كس آن را تلاوت كند خداوند او را از نهرهاى بهشتى سيراب خواهد كرد ، و به عدد هر قربانى كه بندگان خدا در روز عيد ( قربان ) قربانى مىكنند ، و همچنين قربانىهائى كه اهل كتاب و مشركان دارند ، به عدد هر يك از آنان اجرى به او مىدهد .
نام اين سوره ( كوثر ) از اولين آيه آن گرفته شده است.
تفسير نمونه ج : 27ص :370
سورة الكوثر
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطيْنَك الْكَوْثَرَ(1) فَصلِّ لِرَبِّك وَ انحَرْ(2) إِنَّ شانِئَك هُوَ الأَبْترُ(3)
ترجمه:
بنام خداوند بخشنده مهربان
1 -ما به تو كوثر ( خير و بركت فراوان ) عطا كرديم.
2 -اكنون كه چنين است براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن.
3 -مسلما دشمن تو ابتر و بلا عقب است.
تفسير : ما به تو خير فراوان داديم
روى سخن در تمام اين سوره به پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) است ( مانند سوره و الضحى و سوره ا لم نشرح ) و يكى از اهداف مهم هر سه سوره تسلى خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناك و زخم زبانهاى مكرر دشمنان است .
تفسير نمونه ج : 27ص :371
نخست مىفرمايد : ما به تو كوثر عطا كرديم ( انا اعطيناك الكوثر).
كوثر وصف است كه از كثرت گرفته شده ، و به معنى خير و بركت فراوان است ، و به افراد سخاوتمند نيز كوثر گفته مىشود.
در اينكه منظور از كوثر در اينجا چيست ؟ در روايتى آمده است كه وقتى اين سوره نازل شد پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) بر فراز منبر رفت و اين سوره را تلاوت فرمود ، اصحاب عرض كردند : اين چيست كه خداوند به تو عطا فرموده ؟ گفت : نهرى است در بهشت ، سفيدتر از شير ، و صافتر از قدح ( بلور)در دو طرف آن قبههائى از در و ياقوت است....
در حديث ديگرى از امام صادق (عليهالسلام) مىخوانيم كه فرمود : كوثر نهرى است در بهشت كه خداوند آن را به پيغمبرش در عوض فرزندش ( عبد الله كه در حيات او از دنيا رفت ) به او عطا فرمود.
بعضى نيز گفتهاند : منظور همان حوض كوثر است كه تعلق به پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سيراب مىشوند.
بعضى آن را به نبوت تفسير كرده ، و بعضى ديگر به قرآن ، و بعضى به كثرت اصحاب و ياران ، و بعضى به كثرت فرزندان و ذريه كه همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا (عليهاالسلام) به وجود آمدند ، و آنقدر فزونى يافتند كه از شماره بيرونند ، و تا دامنه قيامت يادآور وجود پيغمبر اكرمند ، بعضى نيز آن را به شفاعت تفسير كرده و حديثى از امام صادق در اين زمينه نقل نمودهاند .
تا آنجا كه فخر رازى پانزده قول در تفسير كوثر ذكر كرده است ، ولى ظاهر اين است كه غالب اينها بيان مصداقهاى روشنى از اين مفهوم وسيع
تفسير نمونه ج : 27ص :372
و گسترده است ، زيرا چنانكه گفتيم كوثر به معنى خير كثير و نعمت فراوان است ، و مىدانيم خداوند بزرگ نعمتهاى فراوان بسيارىبه پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) ارزانى داشت كه هر يك از آنچه در بالا گفته شد يكى از مصداقهاى روشن آن است ، و مصداقهاى بسيار ديگرى نيز دارد كه ممكن است به عنوان تفسير مصداقى براى آيه ذكر شود.
به هر حال تمام مواهب الهى بر شخص پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) در تمام زمينهها حتى پيروزيهايش در غزوات بر دشمنان ، و حتى علماى امتش كه در هر عصر و زمان مشعل فروزان قرآن و اسلام را پاسدارى مىكنند ، و به هر گوشهاى از جهان مىبرند ، همه در اين خير كثير وارد هستند.
فراموش نبايد كرد اين سخن را خداوند زمانى به پيامبرش مىگويد كه كه آثار اين خير كثير هنوز ظاهر نشده بود ، اين خبرى بود از آينده نزديك و آيندههاى دور ، خبرى بود اعجازآميز و بيانگر حقانيت دعوت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) .
اين نعمت عظيم و خير فراوان شكرانه عظيم لازم دارد ، هر چند شكر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمىكند ، بلكه توفيق شكرگزارى خود نعمت ديگرى است از ناحيه او لذا مىفرمايد : اكنون كه چنين است ، فقط براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن ( فصل لربك و انحر).
آرى بخشنده نعمت او است ، بنابر اين نماز و عبادت و قربانى كه آن هم نوعى عبادت است براى غير او معنى ندارد ، مخصوصا با توجه به مفهوم رب كه حكايت از تداوم نعمتها و تدبير و ربوبيت پروردگار مىكند .
كوتاه سخن اينكه عبادت خواه به صورت نماز باشد ، يا قربانى كردن مخصوص رب و ولى نعمت است ، و او منحصرا ذات پاك خدا است.
تفسير نمونه ج : 27ص :373
اين در برابر اعمال مشركان است كه براى بتها سجده و قربانى مىكردند ، در حالى كه نعمتهاى خود را از خدا مىدانستند ! و به هر حال تعبير لربك دليل روشنى است بر مساله لزوم قصد قربت در عبادات.
بسيارى از مفسران معتقدند كه منظور نماز روز عيد قربان ، و قربانى كردن در همان روز است ، ولى ظاهرا مفهوم آيه مفهوم عام و گستردهاى است هر چند نماز و قربانى روز عيد يكى از مصداقهاى روشن آن است .
تعبير به و انحر از ماده نحر كه مخصوص كشتن شتر است ، شايد به خاطر اين است كه در ميان قربانيها شتر از اهميت بيشترى برخوردار بود ، و مسلمانان نخستين علاقه بسيار به آن داشتند ، و قربانى كردن شتر بدون ايثار و گذشت ممكن نبود.
در اينجا دو تفسير ديگر براى آيه فوق ذكر شده است:
1 -منظور از جمله و انحر رو به قبله ايستادن به هنگام نماز است ، چرا كه ماده نحر به معنى گلوگاه مىباشد ، سپس عرب آن را معنى مقابله با هر چيز استعمال كرده است ، و لذا مىگويند منازلنا تتناحر يعنى : منزلهاى ما در مقابل يكديگر است .
2 -منظور بلند كردن دستها به هنگام تكبير و آوردن آن در مقابل گلوگاه و صورت است ، در حديثى مىخوانيم : هنگامى كه اين سوره نازل شد پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) از جبرئيل سؤال فرمود : اين نحيره اى كه پروردگارم مرا به آن مامور ساخته چيست ؟
تفسير نمونه ج : 27ص :374
جبرئيل عرض كرد : اين نحيره نيست ، بلكه خداوند به تو دستور مىدهد هنگامى كه وارد نماز مىشوى موقع تكبير ، دستها را بلند كن ، و همچنين هنگامى كه ركوع مىكنى يا سر از ركوع برمىدارى ، و يا سجده مىكنى ، چرا كه نماز ما و نماز فرشتگان در هفت آسمان همين گونه است ، و براى هر چيزى زينتى است ، و زينت نماز بلند كردن دستها در هر تكبير است .
و در حديثى از امام صادق (عليهالسلام) مىخوانيم كه در تفسير اين آيه با دست مباركش اشاره كرده و فرمود : منظور اين است كه دستها را اينگونه در آغاز نماز بلند كنى به طورى كه كف آنها رو به قبله باشد.
ولى تفسير اول از همه مناسبتر است ، چرا كه منظور نفى اعمال بتپرستان است كه عبادت و قربانى را براى غير خدا مىكردند ، ولى با اين حال جمع ميان همه معانى و رواياتى كه در اين باب رسيده است هيچ مانعى ندارد و به خصوص اينكه در باره بلند كردن دست به هنگام تكبيرات روايات متعددى در كتب شيعه و اهل سنت نقل شده است ، به اين ترتيب آيه مفهوم جامعى دارد كه اينها را نيز شامل مىشود .
و در آخرين آيه اين سوره با توجه به نسبتى كه سران شرك به آن حضرت مىدادند مىفرمايد : تو ابتر و بلا عقب نيستى ، دشمن تو ابتر است ! ( ان شانئك هو الابتر).
شانىء از ماده شنئان ( بر وزنضربان ) به معنى عداوت و كينه - ورزى و بدخلقى كردن است ، و شانىء كسى است كه داراى اين وصف باشد.
تفسير نمونه ج : 27ص :375
قابل توجه اينكه : ابتر در اصل به معنى حيوان دم بريده است و انتخاب اين تعبير از سوى دشمنان اسلام به منظور هتك و توهين بود ، و تعبير شانىء بيانگر اين واقعيت است كه آنها در دشمنى خود حتى كمترين ادب را نيز رعايت نمىكردند ، يعنى عداوتشان آميخته با قساوت و رذالت بود ، در حقيقت قرآن مىگويد : اين لقب خود شما است نه پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم).
از سوى ديگر همانگونه كه در شان نزول سوره گفته شد : قريش انتظار مرگ پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) و برچيده شدن بساط اسلام را داشتند ، چرا كه مىگفتند او بلا عقب است ، قرآن مىگويد تو بلا عقب نيستى ، دشمنان تو بلا عقباند !
نكتهها:
1 -فاطمه (عليهاالسلام)
و كوثر گفتيم كوثر يك معنى جامع و وسيع دارد ، و آن خير كثير و فراوان است ، و مصاديق آن زياد است ، ولى بسيارى از بزرگان علماى شيعه يكى از روشنترين مصداقهاى آن را وجود مبارك فاطمه زهرا ( سلام الله عليها ) دانستهاند ، چرا كه شان نزول آيه مىگويد : آنها پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) را متهم مىكردند كه بلا عقب است ، قرآن ضمن نفى سخن آنها مىگويد : ما به تو كوثر داديم .
از اين تعبير استنباط مىشود كه اين خير كثير همان فاطمه زهرا (عليهاالسلام) است ، زيرا نسل و ذريه پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) به وسيله همين دختر گرامى در جهان انتشار يافت نسلى كه نه تنها فرزندان جسمانى پيغمبر بودند ، بلكه آئين او و تمام ارزشهاى
تفسير نمونه ج : 27ص :376
اسلام را حفظ كردند ، و به آيندگان ابلاغ نمودند ، نه تنها امامان معصوم اهل بيت (عليهمالسلام) كه آنها حساب مخصوص به خود دارند ، بلكه هزاران هزار از فرزندان فاطمه (عليهاالسلام) در سراسر جهان پخش شدند كه در ميان آنها علماى بزرگ و نويسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظيم بودند كه با ايثار و فداكارى در حفظ آئين اسلام كوشيدند .
در اينجا به بحث جالبى از فخر رازى برخورد مىكنيم كه در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مىگويد : قول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) خرده مىگرفتند ، بنابر اين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مىدهد كه در طول زمان باقى مىماند ، ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند ، در عين حال جهان مملو از آنها است ، اين در حالى است كه از بنى اميه ( كه دشمنان اسلام بودند ) شخص قابل ذكرى در دنيا باقى نماند ، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنها است ، مانند باقر و صادق و رضا و نفس زكيه و .
2 -اعجاز اين سوره
اين سوره در حقيقت سه پيشگوئى بزرگ در بردارد : از يكسو اعطاء خير كثير را به پيغمبر نويد مىدهد ( گر چه اعطينا به صورت فعل ماضى است ، ولى ممكن است از قبيل مضارع مسلم باشد كه در شكل ماضى بيان
تفسير نمونه ج : 27ص :377
شده ) و اين خير كثير تمام پيروزيها و موفقيتهائى را كه بعدا نصيب پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) شد ، به هنگام نزول اين سوره در مكه قابل پيشبينى نبود ، شامل مىشود.
از سوى ديگر خبر مىدهد كه پيغمبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) بلا عقب نخواهد بود ، بلكه نسل و دودمان او به طور فراوان در جهان وجود خواهند داشت.
از سوى سوم خبر مىدهد كه دشمنان او ابتر و بلا عقب خواهند بود ، اين پيشگوئى نيز تحقق يافت ، و چنان دشمنانش تار و مار شدند كه امروز اثرى از آنها باقى نمانده است ، در حالى كه طوائفى همچون بنى اميه و بنى عباس كه به مقابله با پيغمبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) و فرزندان او برخاستند روزى آنقدر جمعيت داشتند كه فاميل و فرزندان آنها قابل شماره نبود ، ولى امروز اگر هم چيزى از آنها باقى مانده باشد هرگز شناخته نيست .
3 -ضمير جمع در باره خدا براى چيست ؟
قابل توجه اينكه در اينجا و در آيات فراوان ديگرى از قرآن مجيد خداوند با صيغه متكلم مع الغير از خود ياد مىكند مىفرمايد : ما كوثر را به تو عطا كرديم ! اين تعبير و مانند آن براى بيان عظمت و قدرت است ، زيرا بزرگان هنگامى كه از خود سخن مىگويند نه فقط از خود كه از مامورانشان نيز خبر مىدهند ، و اين كنايه از قدرت و عظمت و وجود فرمانبردارانى در مقابل اوامر است .
در آيه مورد بحث كلمه ان نيز تاكيد ديگرى است بر اين معنى ، و تعبير به اعطيناك و نه آتيناك دليل بر اين است كه خداوند كوثر را به حضرتش بخشيده و اعطا فرموده است ، و اين بشارتى است بزرگ به پيغمبر اكرم
تفسير نمونه ج : 27ص :378
تا در برابر ياوهگوئيهاى دشمنان قلب مباركش آزرده نشود ، و در عزم آهنينش فتور و سستى راه نيابد ، و بداند تكيهگاه او خدائى است كه منبعهمه خيرات است و خير كثير در اختيار او نهاده.
خداوندا ! ما را از بركات اين خير كثير كه به پيامبرت مرحمت فرمودى بى نصيب مگردان.
پروردگارا ! تو مىدانى ما آن حضرت و ذريه طاهرينش را از صميم دل دوست داريم ، ما را در زمره آنان محشور كن.
بارالها ! عظمت او و آئينش بسيار است روز به روز بر اين عظمت و عزت و شوكت بيفزاى.
آمين يا رب العالمين .
پايان سوره كوثر.