loading...
قرآن هدی - وبگاه شناخت قرآن کریم

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم …
گفتی:
فانی قریب
    
.:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.


گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم… كاش می‌شد بهت نزدیك شم
گفتی:
و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
    
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.


گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی:
ألا تحبون ان یغفرالله لكم
    
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.


گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی …
گفتی:
و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
    
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.


گفتم: با این همه گناه… آخه چیكار می‌تونم بكنم؟     
گفتی:
الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
    
.:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.


گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی:
الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
    
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.


گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ 
گفتی:
ان الله یغفر الذنوب جمیعا
    
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.


گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی:
و من یغفر الذنوب الا الله
    
.:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.


گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! …  توبه می‌كنم
گفتی:
ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
    
.:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.


ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك     
گفتی:
الیس الله بكاف عبده
    
.:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.


گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

معارف غنی و نورانی قرآن از جهات مختلف قابل توجه بوده و معارف ارزشمند آن بهترین رهنما می باشد در همین معارف نورانی قرآن دعاهای فراوانی بیان شده که در اینجا به ذکر این ادعیه می پردازیم:
1 ـ ربّنا آتِنا فی الدُّنْیا حَسَنه وفی الآخِره حَسَنه وقِنا عذابَ النّار.(البقره: 201)
2 ـ ربّنا لا تؤاخِذنا إنْ نسینا أو أخْطأنا، ربّنا ولا تحْمِل علینا إصْراً كما حَمَلْتَهُ علی الّذین مِن قبْلنا، ربّنا ولا تُحَمّلنا ما لا طاقَهَ لنا به، واعفُ عنّا واغفِر لنا وارْحمنا أنت مولانا فانْصُرنا علی القوم الكافرین.(البقره: 286)
3 ـ ربّنا لا تُزِغْ قُلوبَنا بعد إذْ هَدَیْتنا وهبْ لنا من لدُنْكَ رحْمَه إنّكَ أنتَ الوهّاب.(آل عمران: 8)
4 ـ ربّنا إنّكََ جامِعُ النّاسِ لیومٍ لا ریْبَ فیه إنّ الله لا یُخْلِفُ المیعاد.(آل عمران: 9)
5 ـ ربّنا إنّنا آمنّا فاغْفِر لنا ذُنوبنا وقِنا عذابَ النّار.(آل عمران: 16)

تعریف سوره‌های مكی و مدنی: آنچه كه از قرآن در دوره سیزده سال كه پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ در مكه مشغول تبلیغ بود نازل شد آیات وسوره‌های مكی هستند، خواه در خود مكه نازل شده باشد یا نه. و آیات و سوره‌هایی كه در طول ده سال بعد نازل شد، مدنی می‌باشند خواه در مدینه نازل گردیده باشند یا در جاهای دیگر.
ویژگی‌های آیات و سوره‌های مكی:
1. هر سوره‌ای كه در آن سجده وجود دارد مكی است.
2. هر سوره‌ای كه در آن لفظ كلاًّ به كار رفته است مكی است.
3. هر سوره‌ای كه درآن «یا ایها الناس» آمده و «یا ایها الذین آمنوا» درآن دیده نمی‌شود مكی است مگر سوره حج.
4. هر سوره‌ای كه در آن قصص انبیاء و ملل گذشته است مكی است به جز سوره بقره.
5. هر سوره‌ای كه در آن داستان آدم و ابلیس دیده می‌شود مكی است به جز سوره بقره.
6. هر سوره‌ای كه با حروف مقطعه از قبیل: الم، الرا و امثال آن آغاز می‌شود مكی است به جز دو سوره بقره و آل عمران.
7. سوگندهای زیاد.
8. كوتاه بودن سوره‌ها و آیات آن‌ها.
ویژگی‌های آیات و سوره‌های مدنی:
1.هر سوره‌ای كه درآن فرمان جهاد و جنگ‌های پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ دیده می‌شود مدنی است.
2. هر سوره‌ای كه در آن احكام و فرائض و حقوق ، قوانین مدنی، اجتماعی،‌ سیاسی است و به طور مفصل در آن‌ها آمده مدنی است.
3. هر سوره‌ای كه در آن‌ها از منافقین یاد شده است مدنی است. به جز سوره عنكبوت كه در این سوره از منافقین یاد شده است كه سوره مكی است. ولی یازده آیه اول آن مدنی هستند.
4. مجادله با اهل كتاب و دعوت آن‌ها به عدم تعصب و غلو در دین‌شان نشانه مدنی بودن است.
5. طولانی بودن سوره‌ها و آیه‌ها.
6.خطاب در سوره‌های مدنی «یا ایها الذین آمنوا» است.


1. صبح: « وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ » (تكویر / 18) قسم به صبح ،هنگامی كه تنفس كند.
2. شب: « وَ اللَّیْلِ إِذا عَسْعَسَ » (تكویر / 17) وقسم به شب،هنگامی كه پشت كند و به آخر رسد.
3. شامگاهان: « فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ » (نور / 37) درخانه هایی كه خدا رخصت داده كه(قدر و منزلت) آنها رفعت یابد ونامش در آنها یاد شود. در آن (خانه) ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می‌كنند.
4. بامداد: « إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً » (اسراء / 78) همانا قرآن فجر (نماز صبح)، مشهود (فرشتگان شب وروز) است.


1. آیه وحدت: « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا » (ال عمران / 103) و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراكنده نشوید.
2. اطاعت از اولی‌الامر: « أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ » (نساء59) خدا را اطاعت كنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت كنید.
3. آیه تطهیر: « إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً » (احزاب / 33) خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا‎‎‏‎‎ٌ شما را پاك سازد.

در قرآن بعضی از آیات تكرار شده‌اند، ابتدا آیاتی كه تكرار شده‌اند را بر می‌شمریم، سپس به حكمت این تكرار اشاره می‌نماییم.
آیات مكرر:
1. «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»؛ این آیه مباركه «31» مرتبه در سوره «الرحمن» تكرار شده است.
2.«وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِینَ»؛ این آیه مباركه «10» مرتبه در سوره «مرسلات» آمده است.
3. «فَاَلْقی عَصاهُ فَإِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ»؛ این آیه مباركه هم در سوره اعراف آیه«107» و هم در سوره شعراء آیه«32» آمده است.


هریك ازسوره‌های قرآن نام خاصی دارد كه به آن اسم شناخته می‌شوند. اما بعضی از این سوره‌ها نام‌های دیگری هم دارند به آن‌ها اشاره می‌شود:
نام سوره‌ها نام‌های دیگر سوره‌ها
1. العلق اقراء
2. القلم ن(نون)
3. الحمد الفاتحه، السبع المثانی، ام القرآن، فاتحه الكتاب، الشفاء، ام الكتاب، الشافیه، الوافیه، الكافیه، الاساس، الصلاه، الكنز.
4. لهب ابی لهب، المسد، تبت.
5. التكویر كوّرت.

1. بكه (نام دیگر مكه) : «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَكَّهَ مُبارَكاً » (ال عمران / 96) نخستین خانه‌ای كه برای مردم (و نیایش خداوند) قرارداده شد،همان است كه در سرزمین مكه است،كه پربركت است.
2. حنین: « وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ » (توبه / 25) و در روز حنین (نیز یاری نمود) در آن هنگام كه فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت.
3. ایكه: « كَذَّبَ أَصْحابُ الْأَیْكَهِ الْمُرْسَلِینَ » (شعراء / 176) اصحاب ایكه (شهری نزدیك مدین) رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را تكذیب كردند)
4. جودی: « وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ » (هود / 44) و (كشتی) بر (دامنه كوه) جودی، پهلو گرفت.
5. احقاف: « وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ » (احقاف / 21) (سرگذشت هود) برادر قوم عاد را یاد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمین «احقاف» بیم داد. 

1. رگ: « وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ » (ق / 16) و ما از رگ گردنش به او نزدیكتریم.
2. ریش: « لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی » (طه / 94) ریش مرا مگیر.
3. موی پیشانی: «ناصیهٍ كاذبهٍ خاطئهٍ» (علق / 16) (همان) موی پیشانی دروغزن گناه پیشه را .
4. چشم: « وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ » (مائده / 45) و چشم در برابر چشم.
5. بینی: « وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ " (مائده / 45) و بینی در برابر بینی .

از كودكان، نوجوانان، و فرزندان در قرآن كریم درباره افراد مختلف با الفاظ متفاوت سخن به میان آمده كه به مواردی از آن اشاره می‌نمائیم.
1. كودكی موسی: «فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ»[1] «و چون از آسیب فرعونیان به او ترسیدی به دریا بینداز.»
2. كودكی عیسی: «فَأَشارَتْ إِلَیْهِ قالُوا كَیْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا»[2] «مریم با اشاره حواله به طفل داد آنها گفتند ما چگونه با طفل در گهواره سخن بگوئیم.»
3. كودكی یحیی: «یا یَحْیی خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّهٍ وَ آتَیْناهُ الْحُكْمَ صَبِیًّا»[3] «ای یحیی كتاب آسمانی ما را به قوت نبوت فراگیر و به او در همان سن كودكی مقام نبوت بخشیدیم.»
4. كودكی یوسف: «قالَ یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاكَ عَلی إِخْوَتِكَ»[4] «گفت ای فرزند زنهار خواب خود را به برادران حكایت مكن.»
5. اسماعیل: «یا بُنَیَّ إِنِّی أَری فِی الْنامِ أَنِّی أَذْبَحُكَ»[5] «ابراهیم گفت: ای فرزند عزیزم من در عالم خواب چنین دیدم كه تو را قربانی كنم.»
6. فرزندان ابراهیم: «وَ وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ»[6] «ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود توصیه نمودند.»
7. فرزندان یعقوب: «یا بُنیَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ»[7] «و گفت ای پسران من همه از یك در وارد نشوید.»
8. امام حسن و امام حسین ـ علیه السلام ـ : «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ»[8] «بگو بیائید ما و شما با فرزندان و زنان به مباهله برخیزیم.»
9. پسر نوج: «یا بُنَیَّ ارْكَبْ مَعَنا وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرِینَ»[9] «ای پسر تو هم به این كشتی سوار شو و با كافران همراه مباش.»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سوره قصص، آیه 7.
[2] . سوره مریم، آیه 29.
[3] . سوره مریم، آیه 12.
[4] . سوره یوسف، آیه 5.
[5] . سوره صافات، آیه 102.
[6] . سوره‌بقره، آیه 132.
[7] . سوره‌یوسف، آیه 67.
[8] . سوره‌آل عمران، آیه 61.
[9] . سوره‌هود،‌ آیه 42.

1. گذشتن شتر از سوراخ: « إِنَّ الَّذِینَ كَذَّبُوا بِ‏آیاتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ حَتَّی یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِی الُْمجْرِمِینَ » (اعراف / 40) كسانی كه آیات ما را تكذیب كردند، و در برابر آن تكبر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمی‌شود، و (هیچ‌گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینكه شتر از سوراخ سوزن بگذرد این گونه، گنهكاران را جزا می‌دهیم.
انفاق با ریاكاری: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی كَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْ‏آخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْ‏ءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرِینَ » (بقره / 264) ای كسانی كه ایمان آورده‌اید بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نسازید.همانند كسی كه مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق می‌كند، و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمی‌آورد، (كار او) همچون قطعه سنگی است كه بر آن (قشر نازكی از)خاك باشد، (و بذرهایی در آن افشانده شود،) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها وبذرها را بشوید) و آن راصاف (و خالی از خاك و بذر) رها كند.آنها از كاری كه انجام داده‌اند چیزی به دست نمی‌آورند، و خداوند، جمعیت كافران را هدایت نمی‌كند.

معارف غنی و نورانی قرآن از جهات مختلف قابل توجه بوده و معارف ارزشمند آن بهترین رهنما می باشد در همین معارف نورانی قرآن دعاهای فراوانی بیان شده که در اینجا به ذکر این ادعیه می پردازیم:
1 ـ ربّنا آتِنا فی الدُّنْیا حَسَنه وفی الآخِره حَسَنه وقِنا عذابَ النّار.(البقره: 201)
2 ـ ربّنا لا تؤاخِذنا إنْ نسینا أو أخْطأنا، ربّنا ولا تحْمِل علینا إصْراً كما حَمَلْتَهُ علی الّذین مِن قبْلنا، ربّنا ولا تُحَمّلنا ما لا طاقَهَ لنا به، واعفُ عنّا واغفِر لنا وارْحمنا أنت مولانا فانْصُرنا علی القوم الكافرین.(البقره: 286)
3 ـ ربّنا لا تُزِغْ قُلوبَنا بعد إذْ هَدَیْتنا وهبْ لنا من لدُنْكَ رحْمَه إنّكَ أنتَ الوهّاب.(آل عمران: 8)
4 ـ ربّنا إنّكََ جامِعُ النّاسِ لیومٍ لا ریْبَ فیه إنّ الله لا یُخْلِفُ المیعاد.(آل عمران: 9)


1. توكل: « وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً » (طلاق / 3) وهر كس بر خدا توكل كند، كفایت امرش را می‌كند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هرچیزی اندازه‌ای قرار داده است.
2. تقوا: « مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ » (طلاق / 2و3) هر كس تقوای الهی پیشه كند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌كند و او از جایی كه گمان ندارد، روزی می‌دهد.
3. شكر نعمت، كفر نعمت: « لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ » (ابراهیم / 7) اگر شكرگزاری كنید، (نعمت خود را)بر شما خواهم افزود، و اگر ناسپاسی كنید، مجازاتم شدید است.
4. صبر: « وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (انفال / 46) وصبر و استقامت كنید كه خداوند با استقامت كنندگان است.

در قرآن مجید بعضی از جنگ‌های پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ را صریحاً نام برده است و بعضی را بدون ذكر نام بیان می‌كند كه از شأن نزول‌ها و بیان مفسران می‌فهمیم كه مربوط به كدام یك از جنگ‌های پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ است.
الف: جنگ‌هایی كه اسم آن‌ها در قرآن آمده است:
1. جنگ بدر: «وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّهٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»[1] «خداوند شما را در جنگ بدر یاری كرد و بر دشمنان خطرناك پیروز ساخت در حالی كه شما نسبت به آن‌ها ناتوان بودید. پس از خدا بترسید تا شكر نعمت او را به‌جا آورده باشید.»
و در سوره انفال آیات 43، 44، 10، 9، 8،‌7 به جنگ بدر اشاه شده است.
2. جنگ احزاب: «یَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ یَذْهَبُوا وَ إِنْ یَأْتِ الْأَحْزابُ یَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِی الْأَعْرابِ یَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ وَ لَوْ كانُوا فِیكُمْ ما قتَلُوا إِلاَّ قَلِیلاً»[2] «آن‌ها گمان می‌كنند هنوز لشكر احزاب نرفته‌اند و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست دارند در میان اعراب بادیه نشین پراكنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جویا گردند و اگر در میان شما باشند جز اندكی پیكار نمی‌كنند.»
3. جنگ حنین: «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ كَثِیرَهٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ»[3] «خدا شما را در جاهای زیادی یاری كرد و در روز حنین (نیز یاری كرد.).‌»
ب: جنگ‌هایی كه بدون ذكر نام در قرآن به آن‌ها اشاره شده است:
1. حمراء الاسد: سوره آل عمران، آیات 4 ـ 173.
2. جنگ بنی قریظه: سوره احزاب آیات 25 ـ 27.
3. جنگ بنی مصطلق: سوره حج، آیات 1 ـ 2.
4. جنگ خیبر: سوره‌ فتح،‌آیه 20.
5. جنگ فتح المبین:‌سوره فتح، آیه 24.
6. جنگ تبوك: سوره توبه،‌آیه 117.
7. جنگ احد: سوره آل عمران، آیه 166.
8. جنگ ذات اسلال: سوره عادیات، آیه 1 ­ـ 5.
9. جنگ بنی نظیر:‌سوره حشر، آیات 1 ـ 7.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سوره‌آل عمران،‌آیه‌123.
[2] . سوره‌ احزاب، آیه 20.
[3] . سوره‌توبه، آیه 25.

1. جبرئیل( روح الامین) (مأمور نزول وحی): لفظ جبرئیل سه بار در قرآن آمده است. در سوره بقره، آیه 97 ـ 98، و سوره تحریم: آیه 4.
2. ماروت (آموزگار سحر برای دفع فتنه سحر): یك بار در قرآن آمده است. (در سوره بقره، آیه 102.)
3. هاروت (آموزگار سحر برای رفع فتنه سحر): یك بار در قرآن آمده است. (در سوره بقره،‌ آیه 102.)
4. میكال: یك بار در قرآن آمده است. (در سوره‌ بقره، آیه 98.)
5. مالك (نگهبان جهنم): یك بار در قرآن آمده است. (در سوره زخرف، آیه 77.)
6. ملك الموت (مأمور قبض روح): یك بار در قرآن آمده است. (در سوره سجده، آیه 11.)
7 و 8 . عتید و رقیب: (مأموران ثبت اعمال خوب و بد): كه هر كدام یك بار در قرآن آمده اند. (در سوره ق، آیه 18.)

پیامبر اسلام(ص) در نزد خداوند دارای مقامی با عظمت است و بر دیگر پیامبران الهی برتری دارد.
اسم مبارك پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ در قرآن پنج بار آمده است كه یك بار با نام احمد ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ و چهار بار با نام محمد ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ آمده است كه در آیات زیر می‌باشند.
1. «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ»[1] «و بشارت دهند به رسولی كه بعد از من می‌آید و نام او احمد است.
2. «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرسل»[2] «محمد فقط فرستاده خداست و پیش از او فرستادگان دیگری نیز بودند.
3. «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ »[3] «محمد پدر هیچ یك از مردان شما نیست ولی رسول خدا و ختم كننده و آخرین پیامبران است.»
4. « وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی مُحَمَّدٍ»؛[4] و كساین كه ایمان آوردند و كارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد نازل شده ایمان آوردند.
5. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»[5]محمد فرستاده خداست.
اما صفات پیامبر در قرآن:
1. اول المسلمین: سوره انعام، آیه 163.
2. اول المؤمنین: سوره شعراء، آیه 51.
3. اول العابدین: سوره زخرف، آیه 81.
4. برهان: سوره نساء، آیه 174.
5. بشیر: سوره سباء، آیه 28.
6. خاتم النبین: سوره احزاب، ‌آیه 40.
7. داعیاً الی الله: سوره‌احزاب، آیه 46.
8. رحمه للعالمین: سوره‌انبیاء، آیه 107.
9. رحیم: سوره توبه، ‌آیه 128.
10. رسول: سوره آل عمران، آیه 144.
11. رسول الله: سوره فتح،‌ آیه فتح.
12. رسول مبین: سوره زخرف،‌ آیه 29.
13. رسول كریم: سوره حاقه، آیه 40.
14. رئوف: سوره‌ توبه، آیه 128.
15. سراج منیر: سوره احزاب، 46.
16. شاهد: سوره احزاب، آیه 45.
17. شهید: سوره بقره، آیه 143.
18. صاحب: سوره‌ نجم، آیه 2.
19. طه: سوره طه، آیه 20.
20. عبدالله:‌ سوره اسراء، آیه 1.
21. مبشر: سوره اسراء، آیه 105.
22. مدثر: سوره مدثر، آیه 1.
23. مذّكر: سوره غاشیه، آیه 21.
24. مزمل: سوره مزمل، آیه 1.
25. منذر: سوره رعد،‌آیه 7.
26. ناصح امین:‌ سوره‌ اعراف، آیه ‌68.
27. النبی: ‌سوره‌ انفال،‌ آیه 43.
28. النبی الامی: سوره اعراف، آیه 158.
29. نذیر: سوره هود، آیه‌ 12.
30. نذیر مبین: سوره عنكبوت،‌ آیه 50.
31. ولی: سوره مائده، آیه 55.
32. یس (یاسین): سوره یس، آیه‌1.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سوره صف، آیه 6.
[2] . سوره آل عمران، آیه 144.
[3] . سوره احزاب، آیه 40.
[4] . سوره محمد، آیه 2.
[5] . سوره فتح، آیه 29.

1. نماز: « وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّكاهَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِینَ » (بقره / 43) و نماز را بپا دارید، و زكات را بپردازید، و همراه ركوع كنندگان ركوع كنید(و نماز را با جماعت بگذارید).
ـ « فَأَقِیمُوا الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ كانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ كِتاباً مَوْقُوتاً » (نساء / 103) پس نماز را (به طور معمول) انجام دهید، زیرا نماز، وظیفه ثابت و معینی برای مؤمنان است.
ـ « إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ » (عنكبوت / 45) همانا ، نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز می‌دارد.
2. روزه: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ » (بقره / 183) ای افرادی كه ایمان آوره‌اید روزه بر شما نوشته شده، همان گونه كه بر كسانی كه قبل از شما بودند، نوشته شد.
3. خمس: « وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساكِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ » (انفال / 41) بدانید هر گونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا، و برای پیامبر، و برای ذی‌القبی و یتیمان و مسكینان و واماندگان در راه است.
4. زكات: « وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَكاهٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ » (روم / 39) و آنچه را به عنوان زكات می‌پردازیدو تنها رضای خدا را می‌طلبید (مایه بركت است، و) كسانی كه چنین می‌كنند دارای پاداش مضاعفند.
5. جهاد: « كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ » (بقره / 216) جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد، در حالی كه برایتان ناخوشایند است.
ـ « وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَكُونَ فِتْنَهٌ » (بقره / 193) و با آنها پیكار كنید تا فتنه باقی نماند.
6. حج: « وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً » (ال عمران / 97) و برای خدا، حج آن خانه بر كسانی كه قدرت رفتن به آن را داشته باشند واجب است.
ـ « إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَهَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما » (بقره / 158) صفا و مروه از شعایر (و نشانه‌های) خداست، پس كسانی كه حج خانه را به جای می‌آورند یا عمره می‌گزاند، اگر بر آن دو كوه طواف كنند مرتكب گناهی نشده‌اند.
7. امربه معروف و نهی از منكر: « كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ » (ال عمران / 110) شما بهترین امتی هستید كه برای مردم پدیدار شده‌اید.به كار پسندیده فرمان می‌دهید، و از كار ناپسند باز می‌دارید.
ـ « وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ » (لقمان / 17) امر به معروف و نهی از منكر كن.
8. تولی و تبری: « لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ » (ال عمران / 28) افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند.
ـ « أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ » (شوری / 9) آیا به جای او دوستانی برای خود گرفته‌اند؟خداست كه دوست راستین است.
ـ « لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْ‏آخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ » (مجادله / 22)
هیچ قومی را كه ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی‌یابی كه با دشمنان خدا و رسولش دوستی كنند.
ـ « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِیاءَ » (ممتحنه / 1)
ای كسانی كه ایمان آورده‌اید دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید.
ـ « لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ » (ممتحنه / 13)
با قومی كه خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نكنید.

خداوند برای هدایت و راهنمایی انسان‌ها، پیامبران را فرستاده است كه تعداد آنها زیاد می‌باشد. از میان این پیامبران تعداد 26 پیامبر نام آنها در قرآن ذكر شده است.
1. آدم: 25 بار.
2. ادریس: 2 بار.
3. نوح: 43 بار.
4. هود: 7 بار.
5. صالح: 9 بار.
6. لوط: 27 بار.
7. ابراهیم: 68 بار.
8. اسماعیل 12 بار.
9. اسحاق: 17 بار.
10. یوسف: 27 بار.
11. ایوب: 4 بار.
12. یونس: 4 بار.
13. شعیب: 11 بار.
14. موسی: 136 بار.
15. هارون:20 بار.
16. داود: 16 بار.
17. سلیمان: 17 بار.
18. الیاس: 2 بار.
19. الیسع: 2 بار.
20. دولكفل: 2 بار.
21. عزیر:1 بار.
22. زكریا: 7 بار.
23. یحیی: 5 بار.
24. عیسی: 33 بار.
25. یعقوب: 16 بار.
26. محمد ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ : 5 بار.
از بین پیامبران حضرت موسی بیشتر از همه اسمش در قرآن آمده است و عزیز كمتر از همه در قرآن اسمش آمده است.
از بین پیامبران 5 نفر از آنها از پیامبران اولوالعزم هستند، كه عبارتند از: 1. نوح، 2. ابراهیم، 3. موسی، 4. عیسی، 5. محمد ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ .
معجزات پیامبران
پیامبران برای اثبات ادعای خود كه از طرف خداوند آمده‌اند و پیامبر الهی هستند، معجزاتی داشته‌اند و ممعمولاً معجزات پیامبران هماهنگ با علومی بوده است كه در آن زمان پیشرفت داشته‌ است.
1. عیسی: معجزات حضرت عیسی در قرآن عبارتند از:
الف: ساختن و خلق كردن پرنده از گِل. «أَنِّی أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّینِ كَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَكُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللَّهِ »[1]؛ من از گل چیزی به شكل پرنده می‌سازم سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا پرنده‌ای می‌گردد.
ب: شفا دادن بیماری‌های لاعلاج: «وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ»[2]و به اذن خدا كور مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را شفا می‌بخشم.
ج: زنده كردن مردگان: « وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ»[3] و مردگان را به اذن خدا زنده می‌كنم.
د: خبر دادن از خوردنی‌هایی كه در خانه ذخیره كرده‌اند:‌«وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِكُمْ»[4] و از آنچه كه می‌خورید و در خانه‌های خود ذخیره می‌كنید، به شما خبر می‌دهم.
هـ : سخن گفتن در گهواره : «فَأَشارَتْ إِلَیْهِ قالُوا كَیْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا»[5] ( مریم ) به او اشاره كرد گفتند : چگونه با كودكی كه در گهواره است سخن بگوییم ؟
2. موسی : معجزات حضرت موسی عبارتند از :
الف: ید بیضا، : «وَ أَدْخِلْ یَدَكَ فِی جَیْبِكَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ»[6] و دستت را در گریبان داخل كن ، هنگامی كه خارج می شود سفید و درخشنده است .
ب: اژدها شدن عصا: «فَأَلْقی عَصاهُ فَإِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ»[7] (موسی) عصای خود را افكند ناگهان اژدهایی آشكار شد.
ج: شكافتن دریا توسط عصا : «فَأَوْحَیْنا إِلی مُوسی أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ»[8] به موسی وحی كردیم عصایت را به دریا بزن ودریا هم شكافته شد.
2. پیامبر اسلام (ص) معجزات پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ در قرآن عبارتند از:
الف. قرآن: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ»[9] بگو اگر انسان‌ها و پریان اتفاق كنند كه همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورند.
ب. معراج: «سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی»[10] پاك و منزه است خدایی كه بنده‌اش را دریك شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی برد.
ج. شق القمر:«وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»[11] و ماه از هم شكافت.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سوره آل عمران، آیه 49.
[2] . سوره آل عمران، آیه 49.
[3] . سوره آل عمران، آیه 49.
[4] . سوره آل عمران، آیه 49.
[5] . سوره مریم، آیه 29.
[6] . سوره نمل، آیه 12.
[7] . سوره اعراف، آیه 107.
[8] . سوره شعراء، آیه 63.
[9] . سوره اسراء، آیه 88.
[10] . سوره اسراء، آیه 1.
[11] . سوره قمر، آیه 1.

1. توحید: « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ » (اخلاص / 1) بگو:خداوند، یكتا و یگانه است.
ـ « اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ » (نساء / 87) خداوند كسی است كه هیچ معبودی جز او نیست.
ـ « وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَیْئاً » (نساء / 36) وخدا را بپرستید، و چیزی را با او شریك مگردانید.
ـ « إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ » (صافات / 4) قطعا‏ٌ معبود شما یگانه است.
2. نبوت: « وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِیمَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّهَ وَ الْكِتابَ » (حدید / 26) ما نوح و ابراهیم را فرستادیم، و در دودمان آن دو نبوت و كتاب قرار دادیم.
ـ « وَ لِكُلِّ أُمَّهٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ» (یونس / 47) و برای هر امتی، رسولی است، هنگامی كه رسولشان به سوی آنان بیاید به عدالت در میان آنها داوری می‌شود، و ستم به آنها نخواهد شد.
- «ثُمَّ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ بِرُسُلِنا » (حدید / 27) سپس در پی آنان رسولان دیگر خود را فرستادیم.
3. معاد: « وَ لَهُ الْمُلْكُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ » (انعام / 73) و در آن روز كه در«صور» دمیده می‌شود، حكومت مخصوص اوست.
- «قُلِ اللَّهُ یُحْیِیكُمْ ثُمَّ یُمِیتُكُمْ ثُمَّ یَجْمَعُكُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَهِ لا رَیْبَ فِیهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ» (جاثیه / 26) بگو:خداوند شما را زنده می‌كند، سپس می‌میراند، بار دیگر در روز قیامت كه در آن تردیدی نیست گردآوری می‌كند، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.
- «إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ » (ال عمران / 185) شما پاداش خود را به طور كامل در روز قیامت خواهید گرفت.
4. عدل: « وَ ما كُنَّا ظالِمِینَ » (شعراء / 209) و ما هرگز ستمكارنبودیم.
ـ « وَ لا یُظْلَمُونَ نَقِیراً » (نساء / 124) و كمترین ستمی به آنها نخواهد شد.
ـ « وَ ما كُنَّا مُهْلِكِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ » (قصص / 59) و ما هرگز آبادیها و شهرها را هلاك نكردیم مگر آنكه اهلش ظالم بودند.
ـ « فَما كانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ » (روم / 9) خداوند هرگز به آنان ستم نكرد، آنها به خودشان ستم می‌كردند.
5. امامت: « الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِیناً » (مائده / 3) امروز كافران از (زوال) آئین شما، مأیوس شدند، بنابراین ، از آنها نترسید و از(مخالفت)من بترسید، امروز، دین شما را كامل كردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین(جاودان)شما پذیرفتم.
ـ « أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ » (نساء / 59) اطاعت كنید خدا را و اطاعت كنید پیامبر خدا و اولوالامر(اوصیای پیامبر)را.

قرآن از چندین جهت معجزه است كه به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود:
1. فصاحت و بلاغت: فصاحت و بلاغت قرآن چنان است كه علی ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: «كثرت تكرار و شنیدن پی در پی هرگز آن را كهنه نمی‌كند.»[1] قرآن در زمانی نازل شده كه سخنوری در میان اعراب رواج بسیار داشت و مردم برای نظم و نثر و فصاحت و بلاغت ارزش و اهمیت بسیار قائل بودند، پیامبر قرآن را به ‌عنوان معجزه‌ای از طرف خداوند در قالب فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین كلمات عرضه داشت. در این‌جا فقط به یك نمونه اشاره می‌كنیم.
قرآن در مورد قصاص و حكمت آن می‌فرماید: «وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» و اعراب برای این هدف این جمله را به كار می‌بردند: القتل انفی للقتل (كشتن مؤثرترین عامل است برای از بین بردن كشتار.)
برتری آیه در فصاحت و بلاغت بر این جمله اعراب از چندین جهت است از جمله:
1. آیه كلماتش كمتر است
2. در آیه مراد خویش به صورت جامع‌تر وكامل‌تر بیان نموده است. زیرا قصاص قتل را شامل می‌شود و هم زخم و قطع عضو را، در حالی‌كه در جمله اعراب این خصوصیت نیست.
3. در جمله مشهور اعراب تكرار وجود دارد و در آیه تكرار وجود ندارد.
4. آیه مبتنی بر اثبات است و جمله مشهور اعراب مبتنی بر نفی است و اثبات به نفی برتری دارد.
2. اعجاز قرآن از نظر معارف الهی: در معارف قرآن هیچ مبالغه‌ای وجود ندراد و همه مطابق با عقل و فطرت بشر است.
3. عدم تضاد و اختلاف در آیات قرآن: «وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً كَثِیراً»[2] «اگر از سوی غیرخدا بود اختلاف فراوانی در آن می‌یافتند.»
4. علوم روز و اكتشافات علمی: ما در اینجا به چند مورد اشاره می‌كنیم:
الف: حركت زمین: آیات متعددی در قرآن كریم با تعابیر : فراشاً[3]، مهداً[4]، قراراً[5]، مهاراً[6]، به حركت آرام و منظم زمین اشاره دارد.
ب: جاذبه عمومی در علم هستی: «اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»[7] «خدا همان كسی است كه آسمان‌ها را بدون ستون‌هایی كه ببینید برافراشت» دانشمندان از این آیه جاذبه عمومی را در فضاء استفاده می‌كنند.
ج: كروی بودن زمین: ازآیه «مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا»[8] و آیه «رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ»[9] كروی بودن زمین استفاده می‌شود.
د: زوجیت درگیاهان: «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِیمٍ»[10] «و از آسمان آبی نازل كردیم و به ‌وسیله آن در روی زمین انواع گوناگونی از جفت‌های گیاهان پر ارزش رویاندیم.»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نهج البلاغه خطبه 156.
[2] .سوره نساء، آیه 82.
[3] . سوره بقره، آیه 22.
[4] . سوره طه، آیه 53.
[5] . سوره نمل، آیه 6.
[6] . سورهنباء،آیه 6.
[7] سوره رعد، آیه 2.
[8] . سوره اعراف، آیه 151.
[9] . سوره الرحمن، آیه 17.
[10] . سوره لقمان، آیه 10.

خدای سبحان در كتاب خود بارها برای اثبات اعجاز قرآن‌ كریم و نبوت فرستاده خویش همگان را به همانند آوری قرآن دعوت نموده است.
تعریف تحدی: تحدی به معنای مبارز طلبی و دعوت نمودن منكران نبوت برای آوردن مثلی برای معجزه. تحدی اختصاص به اعجاز قرآن كریم ندارد بلكه معجزات پیامبران نیز همواره همراه تحدی بوده است و آن رسولان الهی همیشه به مردم زمان خود می‌گفتند كه هركس در حقانیت این معجزه تردید دارد اگر می‌تواند شبیه آن را بیاورد.
اقسام تحدی:
1. تحدی به مجموعه قرآن: در بعضی از آیات خداوند كسانی را كه منكر آن هستند كه قرآن از ناحیه خداوند است به تحدی دعوت كرده است كه اگر می‌توانید مثل این قرآن بیاورید.
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً»[1] «اگر همه انسان‌ها و همه جنیان جمع گردند تا مثل این قرآن بیاورند اگرچه همگی یار و یاور یكدیگر باشند نخواهند توانست.
در این آیه خداوند تمام موجودات خلقت را عاجز از آوردن مثل قرآن می‌داند، علاوه بر این كه این آیه اخبار غیبی داده كه در آینده هم نمی‌تواند مثل قرآن بیاورند و تاریخ هم این را ثابت كرده زیرا تاكنون كه قرن‌ها از زمان تحدی گذشته است هیچ كس نتوانسته مثل قرآن بیاورد.
2. تحدی به ده سوره قرآن: در بعضی از آیات كافران به مبارزه طلبیده كه اگر می‌توانید ده سوره مثل قرآن بیاورید. «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ»[2] «كافران می‌گویند كه این كتاب وحی خدا نیست و افترائی است كه مدعی پیامبری بر خدا بسته است ای پیامبر بگو پس اگر راست می‌گویید و این قرآن افترای بشری است شما نیز ده سوره مانند آن بیاورید و برای این كار می‌توانید هركس را به جز خدا به یاری دعوت كنید.»
3.تحدی به یك سوره قرآن: «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ»[3] «آیا كافران می‌گویند (قرآن را محمد بافته است) بگو اگر راست می‌گوئید شما خود از هركس نیز می‌توانید كمك بطلبید و یك سوره مانند قرآن بیاورید. در این آیه منكران را به تحدی به یك سوره دعوت كرده است كه شامل كوچكترین سوره قرآن هم می‌شود.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سوره اسراء،‌ آیه 88.
[2] . سوره هود، آیه 13.
[3] . سوره‌ یونس، آیه 38.

از آیات و روایات استفاده می‌شود كه قرآن دو نزول داشته است:
1. نزول دفعی.
2. نزول تدریجی كه آیات در طول 23 سال نازل شده‌اند.
درباره نزول دفعی كه كجا و چگونه نازل شده است اختلاف نظر بین علماء وجود دارد .
نظریه اول: قرآن به صورت یكپارچه در شب قدر به آسمان دنیا نازل شده و سپس به تدریج در مدت 23 سال نازل گشته است.
نظریه دوم: قرآن در شب بیستم یا بیست سوم و یا بیست و پنجم از هر ماه رمضان به آسمان دنیا نازل شده است به‌طوری كه در هر شب قدر خداوند مقدار آیاتی را كه نزول آنرا در طول سال مقدر فرموده بوده نازل می‌كرده است و بعد همین آیات به تدریج در طول سال نازل می‌شده است.
نظریه سوم: مراد از نزول قرآن در ماه رمضان،‌ ابتدای نزول آن بوده كه به تدریج پس از آن به صورت متفرق آیات فوق نازل شده است.
آیه «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِیمٍ خَبِیرٍ»[1] «كتابی است كه آیات آن استحكام یافته سپس از جانب حكیمی آگاه به روشنی بیان شده است» دلالت بر نزول دفعی قرآن دارد.
نزول تدریجی: از نظر تاریخی، بدیهی و قطعی است كه آیات قرآن در زمینه‌ها و مناسبت‌های مختلف نازل شده است. «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِنَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلاً»[2] «قرآنی بخش بخش نازل كردیم تا آن را به آرامی بر مردم بخوانی و آن را به تدریج نازل كردیم.»
پس بنابراین در نزول تدریجی به اقتضای مسائل روزمره اقتصادی و اجتماعی و یا حوادثی كه رخ داده است حكم هرحادثه‌ای در نزول تدریجی قرآن بیان می‌گردید.
سر نزول دفعی: هدف از نزول دفعی قرآن آن بوده است كه معارف الهی و اسرار قرآن بر پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ نازل شود تا این كه روح پیامبر سرشار از نور معرفت قرآنی شود و به این وسیله پیامبر مجهز می‌شود برای رسالتی كه خداوند او را برای حمل آن آماده ساخته است.
سرّ نزول تدریجی: برای این هدف حكمت‌های متعدد است از جمله:
1. دلگرمی پیامبر: نزول آیات به صورت تدریجی در مواقع مختلف بحرانی، جنگ‌ها، تنگنا‌ها و غیر آن بوده است. نزول قرآن در آن مواقع باعث دلگرمی و پشتوانه‌ای برای پیامبر بوده است و قلب پیامبر را قوت می‌بخشد. لذا در اعتراض كافران كه می‌گفتند: «لولا نزل علیه القرآن جمله واحده» خدا فرمود: «كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ»[3] این‌گونه (ما آن را به تدریج نازل كردیم) تا قلب را استوار گردانیم. التبه این نوع نزول با این هدف برای مسلمانان به طریق اولی وجود داشته است و باعث آرام بخشی مسلمانان بوده است.
2. شیوه‌ای مناسب برای تعلیم و تعلم: چون قوانین قرآن برای عمل است اگر بصورت تدریج به مردم آموخته شود دارای ثبات و دوام بیشترخواهد بود. خداوند هم می‌فرماید: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِنَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی مكْثٍ»[4] «و قرآن را بخش بخش نازل كردیم تا آن را بر آرامی به مردم بخوانی.»
3. تحریف ناپذیری: نزول تدریجی باعث شد كه اصحاب رسول الله ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ آیات قرآن را حفظ كنند، فصاحت و بلاغت به اضافه اهتمام مسلمانان به قرآن و حفظ آن باعث صیانت و حفاظت آن شد.
4. ارتباط آیات با حوادث: چون در مدت زمان 23 سال حوادث مختلفی روی داده است لذا به مناسبت آن اتفاقات آیات مناسب با آن اتفاق نازل شده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سوره‌هود،‌آیه 1.
[2] . سوره اسراء،‌ آیه 106.
[3] . سوره فرقان، آیه 32.
[4] . سوره اسراء، آیه 106.

در مورد معنای قرآن پنج وجه گفته شده است:
1. قرآن، اسمی جامد و غیر مشتق است خداوند بعنوان اسم خاص برای وحی كه بر پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ نازل فرموده قرار داده است.

2. قرآن اسمی مشتق و غیر مهموز است و مشتق از قرن الشیئ بالشیئ است یعنی چیزی را به چیزی ضمیمه كردن چون سوره‌ها و آیات و حروف به یكدیگر مقرون هستند.
3. قرآن اسم مشتق از قرائن (جمع قرینه) است. چون آیات قرآن همانند یكدیگرند و بعضی بعض دیگر را تأیید می‌كنند و هر آیه قرینه آیات دیگر است.
4. قرآن مشتق و مهموز است و از قَرْء است كه به معنای جمع است. چون همه ثمرات كتب آسمانی را در خود جمع كرده‌است.
5. اسم مشتق و مهموز است از ماده قرأ (به معنای تلاوت) است كه این مصدر به معنای مفعول (مقروء) است یعنی خوانده شده و یا خواندنی.
از این اقوال قول پنجم قوی‌تر به نظر می‌رسد. زیرا قرأت همان تلاوت آیات الهی است. علاوه بر این‌كه امر اقرأ در آغاز وحی به پیامبر این نظریه را تقویت می‌كند زیرا به معنای (بخوان) است.
اسامی قرآن
برای قرآن در بین مفسران و قرآن پژوهان در رابطه با اسامی قرآن اختلاف نظر وجود دارد. بعضی برای قرآن 43 اسم و بعضی 55 اسم و بعضی 80 اسم و بعضی 90 اسم هم گفته اند.
از میان عناوین قرآن آنچه مسلم است چهار عنوان به صورت اسم در قرآن به‌كار رفته است:
1. قرآن: این اسم حدود 68 بار به‌كار رفته است.
2. كتاب: حدود صد بار به‌كار رفته است.
3. ذكر: 20 بار به‌كار رفته است.
4. فرقان: هفت بار به‌كار رفته است.

بعضی از علوم هستند كه برای بعضی دیگر از علوم جنبه مقدمه‌ای دارند به این معنی كه برای فهم آن یا علم دیگر باید این مقدمه را طی كرد تا بتوان آن علم را طی كرد، از جمله علوم مقدمی علوم قرآن است كه برای درك و فهم قرآن مجید آموختن آن ضروری و لازم است.
پس بنابراین علوم قرآن عبارت است از مجموعه علومی كه برای فهمیدن و شناخت هرچه بیشتر و دقیق تر قرآن ،آموختن آن لازم است. لذا برای هر مفسر و محقق قرآنی شناخت این علوم لازم است، ما دربحث‌های آینده به بعضی از علوم قرآن اشاره می‌كنیم.
برخی از این علوم قرآن عبارتند از:تاریخ قرآن، وحی و نزول قرآن، اعجاز قرآن، محکم و متشابه،عدم تحریف قرآن، تدوین قرآن، نص قرآن، ، اسامی و اوصاف قرآن، آیات و سوره‌ها، فهم و تفسیر قرآن،‌ قرائات، ترجمه قرآن، تلاوت قرآن و ... .

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ختم کل قرآن کریم بصورت ماهانه
    از مطالب وبگاه قرآن هدی تا چه میزان راضی هستید؟
    از امکانات وبگاه قرآن هدی تا چه میزان راضی هستید؟
    کدامیک از موضوعات سایت نظر شما را بیشتر جلب می کند ؟
    استخاره آنلاین با قرآن

    سخنی از بهشت
    اوقات شرعی
    آمار سایت
  • کل مطالب : 91
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 40
  • بازدید سال : 577
  • بازدید کلی : 3,000
  • نوای مهدوی
    

    مقتدر مظلوم :: نوای وبلاگ