آیتالله شیخ مجتبی قزوینی، رحمهالله علیه، عارف و استاد بزرگ اخلاق و معنویت، فرمودند:از صحن مبارك حضرت رضا، (ع)، عبور میكردم، شخصی را دیدم كه در یكی از غرفههای اطراف صحن، مشغول تلاوت قرآن بود، شخصی به او نزدیك شد و با پایش به دست او زد، قرآن به روی زمین پرت شد و با پرخاش گفت: این چیست كه خودت را به آن سرگرم كردهای؟ من از این حادثه خیلی ناراحت شدم و ناگهان آیهای به قلبم خطور كرد و دیدم كه آن مرد، در همان لحظه، دلش درد گرفت و نالهاش بلند شد. من به آن شخص نزدیك شدم و به او گفتم: آیهای از قرآن كریم در نظرم آمد و تو را اینگونه دردمند و عاجز كرده است. آیا این دلیل بر حقانیت قرآن نیست؟ آن شخص شروع به التماس كرد تا او را از آن حالت جانكاه بدر آورم. برایش دعا كردم و حالش خوب شد. مدتی از این ماجرا سپری شد. تا این كه یك روز، شخصی با ظاهری خداپسند، نزد من آمد و گفت: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: خیر. گفت: من همان فردی هستم كه آن حادثه برایم پیش آمد و از آن روز به بعد، به بركت نفس قدس و قرآنی شما، در طریق هدایت قرار گرفتم و زندگیم كاملاً دگرگون شده است.[1]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مجلّه بشارت، سال دوم، شماره دهم، ص 31.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
نظرسنجی
ختم کل قرآن کریم بصورت ماهانه
از مطالب وبگاه قرآن هدی تا چه میزان راضی هستید؟
از امکانات وبگاه قرآن هدی تا چه میزان راضی هستید؟
کدامیک از موضوعات سایت نظر شما را بیشتر جلب می کند ؟
پیوندهای روزانه
ذکر روز
استخاره آنلاین با قرآن
اوقات شرعی
آمار سایت
وضعیت آب و هوا